۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه

والنتاین - کارول اَن دافی

نه گلِ سُرخ و نه قلبِ اطلسی.
(برای والنتاین) به تو یک پیاز هدیه می دهم.
(پیاز) همان ماهِ (آسمانها) است که در کاغذهایی قهوه ای رنگ بسته بندی شده.
و درست مثل برهنگی هراسناکِ عشق، نور را وعده می دهد.
اینجا.
(درست همین جا) تو را با اشک کور می کند.
همانند یک معشوق.
انعکاس تو در آن، تصویر لرزانی از غم خواهد بود.
فقط می خواهم تلاش کنم که صادق باشم.
نه یک کارت زیبا یا یک بوسه سنج!
که به تو یک پیاز (هدیه) می دهم.
(که) بوسه ی خشم آلودش، روی لبانت باقی خواهد ماند،
مالکیت جو و باوفاست
درست به مانند ما،
و تا وقتی که زنده هستیم.
این پیاز را بگیر.
اگر بخواهی، حلقه های نقره فام آن می شود یک حلقه ی ازدواج.
مهلک است!
عطر آن به انگشتانت وفادار خواهد ماند،
(و) عطر آن به چاقویت وفادار خواهد ماند (نیز هم).


*شاعر، نمایشنامه نویس و نویسنده ی آزاد که در 23 دسامبر 1955 در گلاسکو متولد شده و در دانشگاه لیورپول فلسفه خواند. او سردبیر سابق مجله شعر امبیت بوده و جوایز داخلی و خارجی متعددی را نیز از آن خود کرده است.