۱۳۹۱ فروردین ۳۱, پنجشنبه

دخترها لاک می زنند نه پسرها!


1 - هر چیزی، هر مقوله ای، در اجتماع ساخته می شود و تعریف. به راستی نمی توان چیزی یافت که در سیطره ی «برساختِ اجتماعی» قرار نگیرد. از آن جمله است «بدن». بدنهای ما، بدنهای همه، تحتِ سیطره ی گفتمان های گوناگونی ساخته می شود یا بهتر بگوییم برساخته می شود. نُرم های اجتماعی در کودکی بر ما تحمیل می شود و ما برای بودن در نظمِ نمادین، در اجتماع، وادار به پذیرفتنِ آنها می شویم. پسر باید چه بپوشد و چه بگوید و دختر چه؟ چه نوع رابطه ی جنسی ای درست است و کدام غلط؟ و بسیاری دیگر از این دست تعیین و تکلیف ها که به تحمیل، بر گردنِ ما افکنده می شود! کودک که کودک است اما اگر قرار باشد بزرگ شود -و البته بهتر است بگوییم تحتِ گفتمان هایِ مشخص و معینی جنسیتش برساخته شود- باید به او یاد بدهیم که مرد چگونه مرد می شود و زن چگونه زن؟!

2 - در فیلمِ «هفت دقیقه تا پاییز» ، ساخته ی علیرضا امینی ، سکانسی هست که در آن خانواده - (شاملِ دو خواهر، شوهرِ یکی از خواهران، و دو فرزند خواهران) - در حالِ بازگشت از سفرِ شمال هستند. کودکی که به اصطلاح دختر است فرزندِ خواهرِ بزرگ تر است و کودکی که به اصطلاح پسر است فرزندِ خواهرِ کوچک تر ؛ خاله ی کوچک برای تولدِ خواهر زاده اش لاکِ قرمزی خریده و دارد آن را به دستانِ دختر می زند که فرزندِ به اصطلاح پسرِ خودش دستانش را می آورد جلو و می گوید : «مامان برای منم لاک می زنی؟» ؛ مادر می گوید : «نه مامان! تو پسری! پسر که لاک نمی زنه!» و پسر می گوید: «حالا بزن دیگه!» و مادر می گوید : «باشه فقط رو یک دونه اش!» و بعد انگشتِ کوچکِ پسر را لاک می زند و پسر هم دستش را از پنجره ماشین می آورد بیرون و کنارِ دستِ دخترخاله اش می گیرد تا لاکش خشک شود! و بعد پلانی در می آید که عکسش را اینجا می بینید. پلانی «بی سَر» از کودکانِ داخلِ ماشین که اگر فیلم را ندیده باشی و یکهو همین عکس را بگذارند جلویت در نگاه اول احتمالا تصور می کنی هر سه دست متعلق به جنسِ به اصطلاح مونث است. پلانی زیبا که در لایه های عمیق ترِ فیلم شاید گره می خورد با مسئله ای به نامِ «هویتهای برساختی» که برای بیشتر فهمیدنش شاید بد نباشد که فیلم را ببینید و پلانِ فوق را در کانتکستِ اصلیِ فیلم دریابید! :-)

پ.ن : فلذا شایسته است که هر فیلمی دارای تصاویری نو باشد!:-)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر