۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

اسطوره جغد در آثار غاده السمان

پیش نوشت : غاده السمان نويسنده، شاعر و متفكر سوري در سال 1942 در دمشق از پدر و مادري سوري متولد شد. پدرش مرحوم دكتر احمدالسمان رييس دانشگاه سوريه و وزير آموزش و پرورش بود.نخستين كارهاي غاده السمان تحت نظارت و تشويق‌هاي پدرش در نوجواني به چاپ رسيد.تحصيلات دانشگاهي را در رشته ادبيات انگليسي از دانشگاه سوريه به پايان رساند و فوق ليسانس خود را در دانشگاه آمريكايي بيروت و دكتري ادبيات انگليسي را در دانشگاه لندن گذراند.جسارت غاده السمان در بیان نیاز ها و احساسات زنانه او را به شاعری بدل کرده که در دنیای عرب نظیرش را کمتر می توان مشاهده کرد . او توانسته احساسات درونی خود را در قالب شعر  و با تمی سیاسی و افشاكننده روایت كند. زن در دنیای عرب همچون صدفی در بسته است كه رازی دارد كه كمتر به بیان آن همت می‌گمارد،اما غاده‌ السمان و شعرهایش این راز را افشا می‌كنند. به تعبیر دکتر عبدالحسین فرزاد-مترجم آثار غاده السمان- او به نوعی فروغ فرخزاد در دنیای عرب است . 


---------------------------------------------------------------------

جغد در آثار غاده از جایگاه ویژه ای برخوردار است . غاده السمان به عنوان آرم آثار و انتشاراتش، تصويري از جغد را برگزيده است و در بسیاری از اشعار و آثار خود از اسطوره جغد وام گرفته است . چنانچه حتی یکی از مجموعه های کلی اشعار او رقص با بوف نام دارد .  انگار که غاده السمان این موجود تنهای ، خرابه نشین مرموز و منفور را به یک باره می خواهد به میان جمع بکشد . انگار که او می خواهد یک بار برای همیشه تکلیف خود و خوانندگان آثارش را با جغدی که در فرهنگ شرق نماد خرابی و شومی و تاریکی است روشن کند . گویی که جغد حرفی برای گفتن دارد که غاده نمی تواند از خیر آن حرف ها بگذرد . او می خواهد جغد را به حرف بیاورد تا هاله ای را که همیشه به دور این موجود بوده از اطراف آن بزداید . تو گویی که جغد همان غاده است که او هم به عنوان یک زن به نمایندگی از همه زنان عرب می خواهد راز پنهان در دل آنها را بازگوید .

در نگاه اول و یا به تعبیر بارت در سطح دلالت اولیه جغد در آثار غاده السمان همان جغد است و هیچ تصور دیگری نمی توان از آن داشت . جغدی که پرنده ایست گوشه گیر،شب گرد با پروازی بی صدادر سکوت شب و چشمانی بزرگ و وهم آور که همیشه برای انسان موجودی ترسناک و مرموز بوده است.در فرهنگ اکثر اقوام و ملل جغد جایگاه ویژه ای دارد.افسانه ها و قصه پردازیهای زیادی در باره جغد در ادبیات ملل مختلف در طول تاریخ وجود دارد که در بسیاری از آنها از جغد بنام پرنده ای شوم و مرموز یاد شده است.

اما با نگاهی دقیق تر و باز هم به تعبییر بارت در سطح دلالت ثانویه ، می توانیم به هدف اصلی غاده السمان از استفاده از اسطوره جغد در آثارش پی ببریم ،در واقع چنین به نظر می رسد که او قصد اسطوره زدایی از این موجود همیشه مرموز را دارد . جغد موجودی است که در تاریکی پرواز می کند . تاریکی اما در ساخت نظام دو گانه زن/مرد نیز نقش مهمی داشته است چرا که در باور اسطوره ای مرد همان نور است و زن همان تاریکی است . در اساطیر و صورت های ازلی ظهور و تسلط تدریجی اصل نرینه ، و پیدایش خدایان آفتاب در افق اساطیر ، بیانگر تحولی درونی در روان انسان است . آگاهی که در آغاز به صورت نطفه ای کوچک ، و سپس در قالب فرزندی متکی به مادر ، در دل نا خود آگاهی یا دایره ی آغازین اسیر است ، با کشتن نمادین مادر (نبرد با اژدها ) خود را از ناخودآگاهی جدا می کند و به صورت نیرویی مستقل عرض اندام می کند . از نظر یونگ ، این جدایی، این تفکیک آغازین ، بزرگ ترین تجربه ی انسان بدوی و بنیاد فرهنگ و تمدن است . در تورات- سفر آفرینش- می خوانیم:«و خدا گفت روشنایی بشود و روشنایی شد . و خدا روشنایی را دید که نیکو ست و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت . و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب نامید.»

"بعد از تفکیک آغازین ، صورت ازلی موجود در بزرگ دایره ی آغازین نیز از هم جدا می شوند و در قالب صورت ها و نمادهای مستقل تجسم عینی می یابند . بدین ترتیب ما شاهد ظهور خدایان متعدد مادینه یا نرینه در نظام های فرهنگی و تاریخی ادیان هستیم . با رشد روان خودآگاه و سلطه ی اصل نرینه ، ارزش های مادینه به تدریج پس زده می شوند و نمادها و تجلیات بزرگ مادر به ژرفنای روان نا آگاه پرتاب می شوند . " (گلی ترقی؛1386 : 27)

جغد در آثار غاده نیز ساکن تاریکی است ، بی قرار است و در تاریکی پرواز می کند . تاریکی ای که جغد غاده در آن به پرواز در می آید انگار که همان جهان تاریک بزرگ مادر است . غاده السمان می خواهد بگوید که اتفاقا این پرواز جغد در تاریکی که به تعبیری همان پرواز و تقلای زنانه است پروازی است بی پایان نه برای رسیدن به چیزی شوم و یا نشستن بر بامی مخروبه که حتی برعکس.  جغد که به تعبیری عامیانه حیوانی است مرموز و تاریک نشین ، با پرواز در دشت تاریک جهان شعری غاده به دنبال یافتن تجلیات بزرگ مادر و نمادهای اوست که به ژرفنای روان نا آگاه پرتاب شده و به دست فراموشی سپرده شده اند .

در دنیای عرب که عشق برای زن میوه ای ممنوعه است که در تاریکی دل ها پنهان شده جغد و یا به تعبیری زن که هر دو در چنین فضایی نماد تاریکی و رمز و راز هستند اتفاقا می خواهند به سوی نور پرواز کنند اما این بار این نور ، نوری نیست که در ادبیات فرویدی از آن به استقلال و آزادی مردانه و برتری جویی جنسی مردان تعبیر می شود که نور عشق و زندگی به معنای واقعی کلمه است و یادآور وحدت ازلی نرینه و مادینه یا خود آگاه و ناخود آگاه است . نوری که برای سالها در دل زنان عرب مخفی مانده و جسارت نشان دادن خود در دنیای عرب را نداشته است . حرف غاده حرف زنان عرب و یا حتی حرف زن شرقی است .  چنانچه خود غاده السمان در یکی از اشعارش با عنوان جغد عاشق ستارگان نیمروز چنین می گوید :

شاید من بیش از آنچه سزاوار است ،
زنی هستم که می خواهد :
به راستی زندگی را در یابد
و در میان رازهای این دشت تاریک
در پی چاه ها بگردد
چه کسی با عصای نسیان بر سرم می کوبد ،
تا برق حقیقت ، در چشمانم بدرخشاند
و ستارگان نیمروز
مرا به شب راستین
راهبری کنند ؟

به نظر می رسد که در این شعر غاده  به دنبال نور است . نوری که حقیقی باشد . ستارگان نورهای کوچکی هستند که اتفاقا در تاریکی رخ می نمایند . در نیمه روز و آن هنگام که خورشید بر جهان نور افکنده ، انگار که حق آن ستارگان کوچک نورانی که روشنی شب از آن آنهاست ، از ایشان ستانده می شود . جغد در این شعر اتفاقا ساکن دشت تاریک است و در همان دشت به دنبال چاه ها می گردد . جغد این شعر نور را بالای سر خود جستجو نمی کند . او نور را در آب جستجو می کند که ته چاه است و در میان رازهای این دشت تاریک . انگار که غاده می خواهد یاد آوری کند که هماهنگی روانی و کمال روحی انسان در وحدت جهان تاریک بزرگ مادر و عالم نورانی بزرگ پدر ازلی است ، وحدتی که همان کلیت لوکاچی یا یکی بودن سوژه و ابژه ازلی را یاد آور می شود . مطالعه در باب آثار غاده السمان ، جستجویی فراگیر تر و نوشته ای جامع تر را می طلبد . این نوشته تنها نیم نگاهی است بر آثار او .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر