امروز برایمان جای بسی خوشحالی است! -(یقینا خوشحالی معنوی و نه مادی چون پولی برایمان ندارد! و قطعا من عاشقِ پول و پول درآوردن هستم!)- اما به هر حال خوشحالم که داستانِ نامبرده دچار فراموشی است که فکر میکنم حدودِ دوماه پیش نوشتمش در شماره تیرماه مجله تجربه و در قسمتِ کارگاهِ تجربهی جنگِ تجربه به چاپ رسیده است .. چاپ داستان در مجله تجربه را به این علت دوست دارم که نقدِ کوچکی هم کنارِ آن نوشته میشود که خواندن داستان را برای منی که نوشتتمش لذتبخشتر میکند! :-) فایلِ پی دی اِفِ داستان را قبلا در فیس بوک گذاشته بودم و حالا مجددا اینجا هم میگذارمش تا اگر دوست داشتید بخوانید!:-) و این هم نقدی است که یخشِ داستانِ تجربه (و احتمالا و شاید و نه یقینا! مهدی یزدانیخرم) بر این داستان نوشته است :
«داستانِ "نامبرده دچارِ فراموشی است" یکی از بهترین آثاری است که تا حالا برای بخش داستانِ کارگاهِ تجربه فرستاده شده. این به معنای بداعتِ داستان یا کارکردِ ساختاری خاصاش نیست بلکه به دلیل اجرای کامل و دقیق یک ماجرای کوچک است که نویسنده توانسته بدونِ غلتیدن در دام بیانگری یا احساساتگرایی فقط روایتاش کند. این موضوع با آنکه جدید نیست اما به خاطر استفادهی هوشمندانهی نویسنده از نشانههای تصویری و مهمتر از آن ایجاز، تاثیرگذار از آب درآمده است. نویسنده محدودهی عملِ شخصیتاش را طوری طراحی کرده که نمیتواند داستان و ماجرا را تفسیر کند و در عینِ حال برای ایجادِ پایانی ضربه زننده خواننده را عذاب نداده. تمامِ همین بدیهیات، داستانِ موفقی ساخته که نمونهی بسیار خوبی است از اجرای کارگاهی یک ماجرای تکراری، به نحوی که بوی کهنگی ندهد و این اصلا چیزِ کمی نیست.»
http://s3.picofile.com/file/7393069672/%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%87_%D8%AF%DA%86%D8%A7%D8%B1_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D8%AA.pdf.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر